صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

:)) وقتی نوشتنت نمی اد

برای من وحشتناکتر از عبارت حالا چی بپوشم?

عبارت حالا چی بنویسم هست. وقتی نوشتنم نمی اد.

:)))


چه کاری ازت بر میاد??

اگر یه دختر عادی باشی, توی یه خانواده عادی, چه کاری از دست بر میاد تا همسر اینده ات رو پیدا کنی?


می دونی , اگر پولدار بودم راحت می تونستم بیام باقی دخترا ر. سرزنش کنم از اینکه این در و اون در میزنند تا همسر مورد نظرشون رو پیدا کنند. اخه پولدار بودم و پول یعنی قانون جذب.


می دونی اگر یه دهه هفتادی بودم یا یه دختر متولد اخر دهه شصد , می اومدم و راحت سرزنش ات می کردم.

می گفتم باورم نمیشه یه دختر سی رد کرده. اینقدر خام رفتار کنه.

اخه درکی نداشتم از محدودیتهای که اون روزگار بر دختر و پسرای دهه شصد وارد میشد. 

اره من خامم, نا پخته ام

خسته میشم از اینکه اونچیزی رو که باید توی بیست سالگی تجربه می کردم. توی سی سالگی تجربه کنم.

اما بارها شاهد بودم دخترای دهه هفتاد میان و با مسخره از روابط ما دهه شصدی ها حرف می زنند.


برام مهم نیست که چقدر این راه سخت باشه.

هر چقدر عجیب باشه. اما من بالهای دارم که بهم قدرت پرواز میده.

می تونم شاد باشم و توی سادی روزگارم رو بگذرونم.

می تونم هر روز هر روز دنبال راهی برای رسیدن باشم و به خستگی فکر نکنم.

می تونم تبسمی باشم بر این جستجو

جستجوی همسری مناسب


:)))


سلام همسری جان, گفتی یک بوس کم است دو بوست بدهم :**

سلام همسری

هوا خیلی سرده در حد یخ بندان.

البته هوای دل من سرد و یخه , هوای بیرون که در حد کوره پز خونه است :)))

همسری هر وقت فکر می کنم الان که من غمگینم تو داری برای خودت خوش می گذرونی و صفا سیتی میری با دوستات. 

حالم از این رو به اون رو میشه.

یعنی همچین شارژ می شم که دلم می خواد بلند شم روی یخای دلم اسکی روی یخ برم.

:)))

همین یه فکر منو از افسردگی نجات میده.

باور می کنی عزیز دلم با وجود ناراحتی که ازت دارم و می دونم یا خودت میای یا نامه ات یا کله مبارکت.

امیدوارم خودت بیای با یه سبد گل زیبا 

همسری از تصور کردن خودم کنار تو و بچه های کوچولومون خیلی لذت می برم.

دخترم چشماش رو از من به ارث برده. یه جفت چشم خوشگل .

لبخندش رو از تو, شیطون بازیگوش.

برو دعا کن اخماش رو از من به ارث نبرده باشه.

و گرنه باید دو بانوی اخمو رو توی زندگیت در کنارت داشته باشی :)))

راسی عزیزم من بعضی مواقع اخمو می شم.

لطفا توی قلبت یه جای هم برای بد اخمی هام باز کن.

خیلی خیلی دوستت دارم

همسری جان مواظب دستای نازنینت باش تا من بیام و یه روزی توی دستام بگیرمش.

احتیاج دارم باهات قدم بزنم.

به توجه ات احتیاج دارم.


بوس بوس و بای بای 

مرد من

سلام همسری جان

می خواستم برات از زمونه ای بگم که به لطف اینترنت و دانشگاه و کار و .... راههای ارتباطی جدیدی ساختن بین دخترا وپسرا.

زمونه ای شده که من به جز فکر به پسرای فامیل و همسایه , می تونم به تو فکر کنم که یه جای دیگه از این کره خاکی زندگی می کنی.

به همون نسبت که انتخابها از سطح محله و شهرها و اقوام و همسایه ها فراتر رفته. سلیقه ها و خواسته ها هم متنوع تر شده.


اما یه چیزی همیشه هست که این خواسته ها رو محدودتر کنه. 

می بینی اقای همسر

زمانهای قدیم عادات و سنن و عرف و روابط محدود, این محدودیت رو در حد دیدارهای چشم تو چشم محدود می کرد.

الان اما با وجودی که لازم نیست کسی رو از نزدیک ببینی و از طریق اینترنت و... می تونی راحت دل ببندی. بازم محدودی

 

محدودیت عصر حاظر از عدم محدودیت میاد. 

اینقدر تنوع و راحتی در برقراری ارتباط هست که ادما حکم سنگ مفت و گنجشک مفت پیدا کردن.


اقای همسر من به عنوان یه زن دیگه نمی تونم به هر کسی اعتماد کنم. 

چون میدونم طرف مقابلم راحت می تونه برام یه جانشین پیدا کنه.

خندهناکه نه ????

من ازت حس امنیت می خوام. دوست دارم تو بالغ باشی .

 بلوغ احساسی و عدم تنوع طلبی رو به سختی در ادمای دور اطرافم می بینم.

ممکنه صد تا پسر دور ادم باشن. اما یکیشونم بدرد ادم نخوره.

می بینی همسری مرزهای انتخاب نسبت به گذشته گسترده تر شده.

اما مردا و زنای رو فقط می بینی که چمدون به دست فقط در حال تردد از این مرزها هستند.

سخته شناسایی کسی رو که قصد موندگار شدن داره.

ادمای موندگار هستند اما گم شدن در ازدحام رفت و اومد کسایی که قرار نیست موندگار زندگیت بشند.


می بینی سخته برام تشخیصت بدم بین اینهمه ادم.

سخته سخت 


مشاور

یادم باشه بعد اینکه رفتم سر کار برم پیش یه مشاور  ازش بپرسم چرا من هیچ خواستگاری ندارم.

حتما یه جای کارم اشتباه است.

دلت می خواد اولین ملاقاتت چه جوری باشه? قسمت اول

اولین فانتزی


توی کافی شاپ تنها نشستم و به بخاری که از لیوان چای بلند می شه. زل می زنم

به صندلی روبروم که خالی هست و پر میشم از حس تنهایی

چشمم رو می بندم و تو رو کنارم تصور می کنم.

با یه لبخند روی لب روی صندلی روبرو نشستی.

با لبخندی روی لب می گی

چایت رو نمی خوری تبسم جان

بخارش یخ زد , از دهن افتاد

بهت نگاه می کنم. 

کاش تو هم چای سفارش داده بودی مثل من , اونوقت اینقدر سرتو با حرف زدن گرم می کردم تا چای تو هم مثل من بی بخار بشه.

تبسم روی لب میارم و می گم.

چای یخ کرده دوست دارم. یه تلخی خاص داره که چای گرم نداره.

بلند بلند می خندی و من از خجالت اب میشم.

اخه مرد گنده کافی شاپ جای بلند خندیدنه :**

دستهای همو از زیر میز می گیریم و من به این فکر می کنم که حاظرم برای کنار تو بودن چای با طعم فلسفه بخورم.

حرف دلمو بهت می گم.

یه شکلات از جیبت در میاری و می گیری سمتم و میگی بفرمایید خانم چای فلسفه پهلو :*

می خندم و لبامو از هم باز می کنم و شکلات رو میزاری توی دهنم. مزه مزه اش می کنم. فلسفه مزه شکلات 90% تلخ میده.

اینو نمی دونستم.

سرمو توی سکوت می ذارم روی شونت.

می ترسم از اینکه سکوتم ازارت بده.

اخه من وقتی با تو هستم دلم فقط می خواد از ارامش که کنارت حس می کنم کمال استفاده رو ببرم.

 فلسفه 90% تلخ توی دهنم ذوب شده و چیزی ازش نمونده.

سرمو از روی شونت بر می دارم و می گم چرا فلسفه تلخه?

می دونم که میدونی.

اخه تو کتاب زیاد می خونی.

نوک بینی ام رو با انگشتت لمس می کنی و می پرسی تا حالا فلسفه خوندی?

:))) اینجاست که تبسم دیگه جواب نمیده. نیشم تا بناگوش باز می کنم و میگم سخت بود تا نصفه ول کردم. 

:)

می خندی و می گی اگر فقط با بخار چای فلسفه 90% تلخ رو می خوردی. حتما شیرین می شد.

با تعجب نگاهت می کنم از حرفات سر در نمیارم اخه من فلسفه بلد نیستم.

دستات رو محکم تر می گیرم و به این فکر می کنم کاش بلد بودم باهات حرف بزنم. 

حرفای قشنگ که بوی زندگی بده.

حرفای که ادمای عاقل و بالغ به هم میزنند.

بهت می گم متاسفم بابت سکوت بینمون

قول میدم این سکوت رو بشکونم. بشم یه پا وروجک وراج.

می خندی و می گی, سکوتت بوی شکلات تلخ 90% میده.

لبامو می بوسی و من به هیچ چیزی فکر نمی کنم.

جز بودن کنار تو


می بوسمت عزیزم 

تبسم تو :***

سلام همسری :***

سلام سلام 

چند وقته از شبکه های مجازی فاصله گرفتم.

ادمو از دنیای واقعی دور می کنند و تو می مونی و دنیای غیر واقعی.

الان فقط توی وبلاگ می نویسم.

می دونی به چی فکر می کردم.

داشتم به این فکر می کردم کاش پولدار بودم.

اونوقت می تونستم برم بیرون و کلی دوست داشته باشم.

الان خودم با خودم میرم بیرون. :))

وقتی ادم با خودش میره بیرون تنها نیست دیگه ;)))

دو نفره من و خودم

وای الان که فکر می کنم داره کلی دو نفره شکل می گیره. :)))

خوب خره بیا من و تو هم یه دو نفره زودتر تشکیل بدیم.

حسودیت نمیشه به خودمی که همیشه همه جا با منه.

خودم و درکه

خودم و توچال

خودم و پارک

تازگیا خودم رو می خوام ببرم پارک آب و آتش :)))

منو خودگردی ها, من و خودمحوری ها :)***

بوس به خودم و خودت که من و تو اقای همسری خیلی در گیر خودیم. که یه خود دیگه رو توی زندگیمون خودمونی نمی کنیم.

بیا خودت , همرام شو


خودم و خودت در کنار هم کلی جا هست می تونم کشف کنیم.

:****

دوستت دارم مرد من

شبت پر از ستارهای پر تبسم ;)

سلام همسری

پس چرا منتظر شادی نباشیم?

شادی دخترمونه, اگر بیای توی زندگیم , شادی میاد توی زندگیت :)

خانم گل مامان, قاصدک مامان 

دوستت داریم هم من و هم بابایی

:***

سلام همسری جان :*

اقای همسر داشتم طبق معمول توی اینترنت راههای رسیدن به شریک زندگی سرچ میزدم.

جات خالی سر از یه سایتی در اوردم. چهل تا دختر برای ختم یه سوره ای تقاضا میدادن. 

البته این تقاضا برای ختم یه سوره در حقیقت به معنای چراغ سبز نشون دادن دخترا و اعلام امادگیشون برای ازدواج بود.

بعد نمیدونم از روی چه سیستمی پسرا می اومدن با این دخترا ارتباط برقرار می کردن و باهاشون ازدواج می کردن :-D

به قول صاحب سایت همسران الهی شان رو پیدا می کردن.

:///

حالا نمیدونم تکلیف ماهای که مذهبی نیستیم چیه.

چه جوری همسر الهی مان رو پیدا کنیم :)))

یکی از مشکلاتی که با سایتهای همسریابی دارم این هست که همه زن مذهبی می خواند ://

خوب من که اهل نماز و روزه و .... نیستم. ادم نیستم? 

همسر الهی نخواستیم.

والاااااااا :)))

من کسی رو می خوام باهاش دوست باشم. هم دیگه رو درک کنیم و با هم خوب باشیم. 

مثل خودم تا حدودی باشه از لحاظ ظاهر ولی اخلاقی شیطونتر باشه. :)))

قدشم متوسط باشه. مرد زیادی بلند دوست ندارم .

خوب اقای همسر حالا شما بگید چه زنی رو دوست دارید?

ممنون عزیزم.

جوابتون رضایت بخش بود شما بهترین همسر دنیاید 

:*******


سلام اقای همسر

به نظرت نیومدنت طولانی نشد?

خسته نشدی از این همه نیومدن?

دنبالم بگرد, دنبالت می گردم.

همه دیگه رو پیدا می کنیم. 

دوستت دارم :*

سلام. چطوری? اقای همسر کچل موفرفری خودم :****

خسته ام اقا جان , خسته

داریم خونه رو رنگ میزدیم کاش تو هم اینجا بودی و یه قلم هم میدادیم دست شما و با هم مشارکت می کردیم در رنگ زدن منزل :))))

حداقل الان خیلی دلم می خواد تو پیشم بودی.

مسله رنگ زدن خونه نیستا;)))

مسله اینه که اگر نو بودی خودمو برات لوس می کردمو و تو منو می بردی جاده شمال.

کنار یه رودخونه بساط می کردیم و من از حضورت لذت می بردم.

کچل موفرفری من, دوستت دارم

خیلی زیاد, به اندازه یه دختر عاقل و بالغ 33 ساله دوستت دارم.

نخند خوب میدونم نوشته هام عین یه بچه دو ساله است.

ادعا نمی کنم اندیشه های عمیقی چون سیمین دانشور, پرویین اعتصامی و لیلا کردبچه و....دارم.

عمق افکار من فقط منو از زمان و مکان جدا می کنه و به مقصد خاصی نمی رسونه.

;))) خنده داره ادم خودشو با این افراد برجسته مقایسه کنه. اما عمق فکر این افراد دوست دارم.

اما نمی دونم چرا وقتی دست به قلم می برم به جای مغزم, دقیقا شیطونک وجودم به عمق میره :////

سلام اقای همسر :)))

سلام سلام 

یه چیز جدید کشفیدم.

وای نمیدونی دیروز سرچ زدم اینترنت, من شوهر می خوام.

بعد جات خالی نبودی ببینی پر بود از دخترای 30 ساله و چهل ساله مجرد.

همه هم عین من جذاب و تحصیلکرده :)))))

بعد تنها فرق بین من و اون دخترا این بود همشون تقریبا کار و در امد خوبی داشتن اما من :///

بیکار و بی پول :"(

بعد با خودم گفتم اگر رفتم جای توی سایت همسر یابی ثبت نام کردم بگم قیافم عادی هست. 

حداقل یه فرقی با اون دخترای جذاب می کنم :))))

فکر کنم , چهار ساعت داشتم توی سایت همسر یابی می گشتم.

چند تای هم اقا بودن که درخواست ازدواج داده بودن.

یه اقای دکتری هم بود زن دکتر می خواست :)))))

بعد یه دختره اومده بود گفته بود من مهندسم بیا منو بگیر :)))

یعنی مهندسم نشدیم حداقل اینجا بدردمون بخوره :))

به نظرم قشر تحصیلکرده بیشتر توی همسریابی مشکل دارن تا ادمای عادی تر جامعه.

بنابراین شاید بشه یه سایت همسریابی مجاز پیدا کرد و ثبت نام کرد.

اینم اکتشاف دیروزم :)))

تا اکتشاف بعدی, بای عزیزم :***

سلام اقای همسر

 خوب سلام سلام

اقای همسر فکر می کنی من چند سالمه?

درست حدس نزدی درسته توی نوشته هام شادم و بی خیال میزنم.

اما 33 رو رد کردم تازگیا :))

توی شبکه های اجتماعی که بودم همه دوستام فکر می کردن تینیجرم :)))

اخه دست خودم نیست وقتی حتی غمگینم یا مشکلی دارم دست که به قلم می برم روحیه شادم جلوه میکنه و شروع میکنم چرت و پرت های ادبیانه نوشتن.

البته دور از شخصیت یه خانم هست این نحوه بیان

اما چه میشه کرد اگر کسی بهم یاد اوری نکنه خودم یادم میره چند سالمه.

یادمه چند وقت پیش یکی از دوستام از روی چهرم گفت من27 دارم. 

منم خوب ناراحت شدم دیگه 

://// داری بهم گوش میدی دیگه ?

اون تلویزیون رو خاموش کن توجهت رو بده سمت من گل گلی پسر ;)))

خوب داشتم می گفتم من خیلی ناراحت شدم اخه همش  سه سال سن منو کمتر از سن واقعیم ارزیابی کرده بود در حالیکه من 30 سال داشتم و اون گفته بود من شبیه 27 ساله ها هستم :/

چند وقت پیش متوجه شدم 33 دارم نه 30 سال

:))) هیچی دیگه الان ذوق دارم که 27 می خوره بهم نه 33 ;)

بعد به نظرم اگرم هر چقدر سنت کم بزنه, اگر خانواده ای نداشته باشی. برات چه فایده ای می تونه داشته باشه.

نخیر امروز حواست به من نیستا :///

باشه من رفتم یه کتاب بخونم و کارهای انجام بدم که شادترم کنه.

کاری باری چیزی نداری . اقای حواس به کنج دیوار چسبیده

بوس بوس, بای بای خرس گنده من

نامه عاشقانه به اقای همسر در راه مانده

سلام اقای همسر بسیار عزیز

راستیتش فکر می کنم الان که سی رو رد کردم اگر یه روزی باهات مزدوج شم. قدر تو رو بیشتر بدونم تا زمانی که این ازدواج توی دهه بیست زندگیم صورت می گرفت.

اخه میدونی سخته رسیدن به تو

نه اینکه تو تحفه خاصی باشی خیر اصلا و ابدا اینطوری نیست.

بحث اینه که مردای این دوره زمونه  خیلی نمی دونن از زندگی چی می خوان.

خوب من عملا می گم می خوام زن زندگی کسی باشم.

دوست داذم با همسرم دوست باشم.

دو تا دوست صمیمی

بعد این جماعت تحفه که تعدادشون زیاده فقط کلمه دوست رو می شنوند و فقط می خوان دوست ادم بشن.

:////

خوب من دوست پسر به چه کارم میاد. هان :/

شدم مضحکه این جماعت والا

حالا یه دوستی داشتم یه تز قشنگی داشت.

می گفت باید به مردا فرصت بدی ببینی چی نقشی توی زندگیشون بهت بدن.

می خوان باهات دوست عادی باشن, یا دوست دخترشون باشی, یا همسر :)))

من که ترجیح میدم نقش گل توی گلدون رو داشته باشم. 

خیلی هم لذت بخش و معطر

حالا شما اقای همسر فکر کن من با اینهمه اما و اگری که توی وجود شما مردایت چه جوری باهات اشنا شم. و تو ایا حاظری منو به عنوان همسرت انتخاب کنی?

کلا سیستم مسخره ای هست میدونم.

من که فقط یه تز دارم در مورد شما مردا

مردی که بهم نزدیک میشه فقط می خواد مخمو بزنه :///

برای امشبت بسه, الان با افکارم حسابی عشق بارونت کردم.

تمام زوایای عشفم فرو کردم توی چشم و چالت :)))

بینا بیای خواستگاریم, صلوات

بلاگ اسکای جالب نیست

اینهمه مطلب گذاشتم بلاگ اسکای.

بلاگفا گذاشته بودم, الان کلی پیغام داشتم.

اینجا عملا پرنده پر نمیزنه.

کل بازدیداهام فقط از طرف خودم بوده.

گندت نزنند بلاگ اسکای