صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

نیمه تمام گذاشتن کارها/ ادم بدون سازمان دهی/ الوویت های زندگیم رو گم کردم/ اسم دفترم رو می گذارم تمام این سالها

ذهنم پر از اشوب و گنگی است.

دفتر یاد داشتی خریداری کرده ام.

نمی دانستم چه مطلبی درون ان بنویسم؟


تصمیم گرفتم از اغتشاشات وجودم شروع کنم.

کارهای نیمه تمام رو تمام کنم.

کتابهای نصفه ونیمه شده را بخوان.

به فامیل زنگ بزنم.

بهتر است سعی در توصیف خود کنم. هر چند فاجعه امیز باشد

مثل

1) رویایی در حد گم کردن دنیای واقعی و لذتهای واقعی

2) خواننده مطالب ورزشی که ورزش نمی کند

3) فکر کنم فوبیای "ترس از تمام کردن کارهایم" را دارم.

کلی کار لذت بخش را ناتمام گذاشتم.

الف) خوانندن کتابهای محشر که روحم را به نشاط می اورد همه شان نیمه کاره مانده اند.

ب) در کلاس حسابداری خوش درخشیدم اما می ترسم بنشینم برای امتحانش بخوانم و در امتحانش شرکت کنم.

ج) انگلیسی را شروع نکرده رها کردم. ترس از خوانندن دارم.

...........

4) زمان را گم کرده ام. حتی سنم را . حتی روزی که در ان هستم. نمی دانم چند شنبه است.

5) من هیچ دوستی ندارم.

6) :))) ایا من یک فاجعه ام؟

7) دلیل این رفتارهایم چیست؟


چه مقالاتی برای سازماندهی زندگی ام بخوانم؟

در مورد فکر کردن

برنامه ریزی







فکر کنم مقاله های این دو سایت به دردم بخورد( در مورد نیمه تمام گذاشتن کارها)

http://www.iust.ac.ir/find.php?item=40.10677.22333.fa

http://g5line.com/mehdi-maleki-nezhad-response/6498/



خانم نویسنده ای را می شناسم که از 42 سالگی شروع به جنایی نویسی کرد. و در سطح جهانی موفق شد.

بروم خودم را برنامه ریزی کنم و  اغتشاشات درونم  را به نظم اورم

:))))


تبسم جان زندگی به این گونه میسر نمی شود.

حتی قرینه چشم هم برای دیدن احتیاج به تنفس دارد.

چه برسد ذهنت که حسابی خالی از تنفسش کردی از بس که شاخه به شاخه کردی. ذهنت را در گیر استرس کارهای ناتمام کردی

حق بده خفه شود بیچاره ذهنت