صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

با من ازدواج می کنی؟

خدایا کاری کن که محبتش از دلم هیچوقت بیرون نره.

کاری کن که خودش مسبب این نشه که دوستی که همیشه در قلبم نسبت به اون حس می کردم .از بین بره 

واقعیت این هست که.

دوستش دارم. از صمیم قلبم 


اگر یه روز ، واقعا و از ته دل، عاشق یه گل رز بشم. راحت چشام رو می بندم و به خواب ابدی می رم.  

چون می دونم به معنای واقعی کلمه، زندگی کردم.

دوست داشتن رو جای درون خودم، حبس می کنم

زمان ما دوست داشتن بی مفهوم بود.

اجازه نداشتی به پسری سلام کنی.

حتی، اجازه حرف زدن نداشتی.

حداقل محیط اطراف من اینگونه بود. 

من اجازه عاشق شدن نداشتم. 

من اجازه زندگی نداشتم.

فقط یه قلم داشتم که از این روزها بنویسم.

و الان 

دلم عشق واقعی می خواد. 

۱ فروردین ۱۴۰۰

دلتنگتم عزیزم.

سال جدید آمد و من هنوز دلم برات تنگه 

مگر قراره چند سال عمر کنیم که اینقدر اصرار برای نیومدن داری؟

باید رفت 

باید برم 

شاید اولین بادبادکی رو که دیدم سوارش بشم و برم به اوج آسمونها 

دلتنگتم درست مثل بادبادکی که بندش بریده شده و در آسمون رها شده 

ترجیح میدم یه بادبادک آبی باشم.که وقتی بندم پاره میشه. در آبی آسمون محو بشم و جزی از آسمون بشم.

دلتنگتم 

دلتنگتم 

دلتنگتم 

همراه و همسر و بهترین دوست من 

سال نوت مبارک