صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

وقتی خود خودتی و نباید خودت رو نشون بدی

یه زمانی یه شبکه اجتماعی بود به نام پلاس :))

من و یه عالمه دختر و پسر ایرونی دیگه هم عضوش بودیم. :)

یادمه بعضی دخترا می اومدن از خوشگلی ها و محشر بودنشون می گفتند. و مدام عکسای محشر از خودشون می ذاشتند و اگر طالب ازدواج بودن سر یه سال تاهل اختیار می کردن.

یعنی یکنفری رو اونجا پیدا میکردن مزدوج شن. :)))


اونوقت من, سر گرم پست های علمی و .... بودم که خودم خیلی هاش رو نمی فهمیدم و می خوندم و می گفتم بعدا می فهمم.

یا از درونیاتم می نوشتم و از گذشته

یا رو راست می گفتم خواستگار ندارم.

:)))) راستیتش یه نوع بازاریابی هست به نام بازاریابی خود, یعنی ادما بتونند خودشون رو خوب تبلیغ کنند.

از خوبی هاشون بگند . بگند اینقدر خواستگار دارند که حد نداره و یه محیط رقابتی ایجاد بشه و یه نفری پیدا بشه که نفر اول این رقابت بشه :)

البته منکر خواستگار زیاد داشتن خیلی هاتون نیستم. خدا بیشتر بده :)

فقط این وسط داشتم فکر می کردم من خودم رو خوب تبلیغ نمی کنم :)))

دخترای رو می شناسم بعد ازدواجشون از خواستگارای زیادشون می گفتند یا مادری که پز خواستگار دخترش رو میداد که 13 سال بیشتر نداره :)))

می گم از فردا بیام از خواستگارام براتون بگم :)))

فقط موندم از کدومشون شروع کنم به تعریف کردن.

از اونی بگم که فقط به خاطر سوراخ بودن جورابش در روز خواستگاری ردش کردم :)))

یا از اونیکی که به خاطر لهجه اش ردش کردم

والا اینقدر زیاد خواستگار داشتم که بعضی اوقات داستانهاشون رو با هم قاطی می کنم :)))

اگر یه روز برام خواستگار بیاد :))

اگر یه روز برام خواستگار بیاد هر روز میام اینجا از رنگ موها ش بگیر تا شماره کفشش و رنگ لباسش براتون اینقدر می گم و می گم تا حالتون محشر شود :)))

پس چی فکر کردین

بعدش هی می گم

یه خواستگار دارم دوسش دارم منتظر دومی شم. :))

بله اینطوریاست :)))))

چی دوست داری?

دوستم یه چالش جدید ترتیب داده به اسم چی دوست داری?

خوب این خیلی برام سخته اما می نویسم :)))


سلام موفرفری عزیز من

به نظرت من چه گل یا رنگ یا مزه و یا عطری رو دوست دارم?

مو فرفری من می دونستی دوست داشتن های زندگی من پر چربی اند :)))

می گند ادمای تپل و چاق دست رد به هیچ غذایی نمی زنند همه غذای می خورند و برای همینه که چاق و تپل اند. هی می خورند و هی چربی روی چربی میارند. 

:)))

من نمی دونم چه رنگی دوست دارم. رنگای جیغ فرق نمی کنه چه رنگی ابی جیغ, سبز جیغ, بنفش جیغ و.... رو دوست دارم. اما هیچ رنگی نیست که بتونم بگم بیشتر از اونیکی رنگ دوسش دارم. 

کلی رنگ وجود داره که حتی تا به حال ندیدمشون. 

اصلا رنگ سبز کلی طیف داره.

قرمز و ابی و بنفشو زردم همینطور.... 

اگر دوست داشتن رنگها از جنس غذا بود و میشد خوردش الان کلی تپل تر بودم چون دس رد به هیچ رنگی نمی زدم. :)))


از گل ها هم نمی دونم چه گلی دوست دارم. 

تو عزیزم ایا تمام گل ها و درخت ها و روییدنی های زمین رو دیدی?

گل ها عطر و رنگ و خصوصیات شگفت انگیز زیادی دارند.

نمیشه گفت کدومش از کدومش بهتر و قشنگتره. 

اما اگر بخوام انتخاب کنم گل های وحشی روییده شده در دل طبیعت یا بوته های خار در دل صحرا رو انتخاب می کردم به دلیل همین طبیعت وحشی و مقاوم و ازادشون

:)))))

در مورد طعم هم دیگه توضیح ندم سنگین ترم :)))

عاشق تست طعم ها و غذاهای جدیدم 

به به :))))


نوع مطالعه مشخصی ندارم.

کاش از سن کم می فهمیدم که کلی موضوعات و مطالب مختلف در حوزه های مختلف وجود داره که با توجه به سطح درک.و معلوماتم می تونم تهیه کنم و بخونم.


دوست دارم یه مزرعه دار بزرگ در امریکا باشم.

درست مثل یه کابویی 

:))) عاشق سبک زندگی مزرعه دارهای امریکای ام.

اما دلم می خواد خانوادم مثل یه خانواده ایتالیای باشه.

چند نسل یه خانواده با هم زندگی کنند.

و یه مدیریت فوق العاده بر خانواده ایتالیای حاکمه.

منظورم این هست که همیشه یه ادم باهوش در راس کارها هست. 

اما نه تا اون حد دیکتاتوری :)))) 


از زیورالات و اینجور چیزا و وسایل زندگی اگر فقط بحث خودم باشه و کسی در زندگیم نباشه ترجیح میدم زیاد لباس و کیف و.کفش و.وسایل نخرم.

شلوغی حالم رو بد میکنه. 

دلم یه کمد خلوت می خواد. 

:))) 

اما حساب بانکی پر پول رو دوست دارم.

کوله پشتی و کفش کتونی رو دوست دارم.

تجربه کردن هم دوست دارم.

نور و اب رو هم دوست دارم هر دو برام نماد روشنای اند.

بارها خواستم در مورد نور بنویسم اما زیاد مطلبی به ذهنم نمی رسه :))))


سکوت رو هم دوست دارم

منظورم سکوت هست و نه سکون

چون ادمای ساکت بیشترین دیالوگ و حرف زدن رو با خودشون دارند نه به دیگران.

در حقیقت ادمای ساکت هم پرحرفند اما بیشتر با خودشون حرف می زنند.

سکوت در نگاه یعنی. تمرکز بیشتر در دیدن

سکوت در عمل ... رو دقیق درکی ازش پیدا نکردم

سکوت در حرف زدن یعنی بیشتر با درون خودت حرف بزنی 

سکوت در لبخند زدن یعنی تبسم

همه اینا به معنی فکر کردن بیشتر هست و هوشیارتر عمل کردنه


می دونی همسری با وجود کلی چیزای خوبی که در دنیا برای دوست داشتن هست من نمی تونم از بینشون انتخاب کنم. :)))

فکر کنم همین جستجو.و گشتن برای دیدن و کششف رنگ ها و طعم و گل ها و بو های جدید برام به اندازه کافی قشنگ و دوست داشتنی هست.

اما یک چیز این وسط برام عذاب اوره.

اینکه من تلاش چندانی نمی کنم. 

برای هرچه بیشتر و دیدن :)))

من بیشتر شعار میدم و از این بابت شرمنده خودم هستم. :/



شاید درست نباشه. شاید مهمم نباشه :))

خوب من اینجا خیلی در مورد خودم می نویسم.

اخه من در خودم گیر کردم :)))

نه مغرورم و نه خودخواه اما.....

اما مشکلاتم رو با نوشتن حل می کنم. :)))

.........   

چندین موضوع ناب برای نوشتن به ذهنم رسید اما به ثانیه نرسید که از ذهنم پرید :)))

حافظیه ام اندازه حافظه ماهی شده.

نمی دونم ماهی که خوردنش برای مغز عالیه. خودش چرا حافظه اش تعطیل هست :)))

..............

بروم کوه بکنم ایا?

وبلاگ خوندن یک چیزی که خوب بهم یاد داد این هست

وبلاگ های زیادی بخون, خودت رو محدود به خوندن چند وبلاگ نکن. :)))

اینجوری می فهمی درهای دیگه هم برای باز شدن وجود داره. :))))

.......

الان حس شدید ندونستن دارم.

انگار هیچ چیزی به من اضافه نشده.

اینحور وقتا مغزم عملا دچار یاس میشه. 

نوشتم دیگه نمی اد :))))

.........

چند بار هوس کردم برم پسری و پیدا کنم و باهاش چت کنم. :)))

گوش خودم رو پیچوندم که تبسم حق نداری دنبال کار بیهوده بری :/

.........

توی خیابون چند تا دختر قد بلند و خوشگل دیدم.

خداییش محشررررر بودن :)))

قد اوووف

هیکل محشر

:))) اونوقت من دو تا کیسه خرید دستم بودد. نمی دونستم شالم روی سرم مرتبه یا نه

.........

دلم از این چینگول مینگول های می خواد که دخترا می خرند

گوشواره, دستبند و انگشتر و کش سر :))))

..........

به این نتیجه رسیدم برای مرد ایده الم هیچ فاکتور سفت و محکمی  ندارم. ( منظورم در مورد ظاهر و هیکل هست)


قبلا فکر می کردم از مرد جا افتاده خوشم میاد. بعدا فهمیدم مردهای همسن خودم یا جوونتر هم برام جذابترند.

فکر می کردم از مردهای با قد متوسط خوشم میاد دیدم از مردای قد بلند هم خوشم میاد

خلاصه فکر کنم باید بی خیال معیارهای فیزیکی شم. :))))



سلام عزیز من :)))......صورت خسته

سلام عزیزم

امروز به صورت خودم در ایینه نگاه کردم.

:)) خیلی خسته به نظر می رسیدم. 

پوست صورتم یکم تیره است. 

من فقط ضد افتاب بدون رنگدانه استفاده می کنم.

:))) شاید بهتر باشه از ضد افتاب با رنگدانه استفاده کنم.

:)  

سطح دغدغه رو حال کردی همسری جان :)


من خیلی سعی کردم درونم شاد باشه. 

تمام تست های روانشناسی که زدم می گه من ادم شاد و پر انرژی هستم :)))

خنده داره اما در عمل یه لبخند هم روی صورتم نقش نمی بنده.

:)

می دونی اقای همسر, خندیدن برای من یه جورای ممنوع شده.

بچه که بودم در راه مدرسه یا بیرون خونه حق خندیدن نداشتیم. چون دختر بودیم و خندیدنمون باعث جلب توجه بود. 

نخندیدن حکم بزرگ شدن و عاقل بودن داشت :)))

الانم از ترس متلک های که در خیابون به زن ها می ندازند نمی خندم.

خونه هم که مشخصه :)))

می خندم اما بیشتر در حد یک تبسم.

بیشتر وقتهای هم که می خندم همین موقع نوشتنه. :)))

مثل همین الان :)))

می دونی همسری خنده خیلی خوبه. 

می تونی پشتش غم و حتی خستگی ات رو پنهان کنی.

اگر صورت خندانی داشتم خستگی امروز در صورتم هویدا نبود. :)))

فکر کنم باید فکری برای صورت خسته ام بکنم.

کمی لبخند و کمی ارایش به صورتم طراوت بیشتری میده.  :))))

هیچ چیز به اندازه یه لبخند زیبا و اعتماد به نفس و غرور به یک زن زیبای نمیده. 

:)))

بخند تبسم جان تا خستگی معنا نداشته باشه برات :)


راسی همسری حق شکایت مکایت نداری :)))

از کی بنویسم بهتر از خودم برات :)

تا وقتی نیای ,آش همین آش هست و کاسه همین کاسه

می خواستی زود زود بیای تا از تو هم بنویسم.


می بوسمت 

صورت خسته ات رو می بوسم

:****

شبت خوش مرد من :)

سلام عزیزم :))

سلام عزیزم

بعضی وقتا فکر می کنم اومدم بهت گزارش کار بدم عزیزم.

یا از اب و هوا تعریف کنم :))))

از بس روزمرگی ها عین همه و هیچ حرفی جز تعریف همین روزمرگی ها ندارم که بزنم :))

درست عین زن و شوهرهای که یک عمره با هم زندگی می کنند و دیگه هیچ حرفی برای زدن به هم ندارن :))


عزیزم امروز کتابی در مورد چهره شناسی خوندم.

نوشته بود موفرفری ها مهربونند :)))

نظر منم همین بود. منم شدید به مردی احتیاج دارم که حس خوبی بهم بده. 

:))) زندگی منم در حال گذر هست همسری

چقدر دلم می خواد یه خانواده بزرگ داشته باشیم با بچه های شاد و خندون :)))

از اون خانواده ها که روزهای تعطیل دور یه میز 12 نفره می شینند و در بین سر و صدای بچه ها غذا می خورند.

راسی تو به عشق اعتقاد داری.

دوستم می گفت مردا که پا به سن می ذارند فقط دلشون می خواد یه خانواده داشته باشند یه خونه و همسری که منتظر اومدنشون هست.

یعنی هر چقدرم در جوانی از تاهل گریزان باشند . پا به سن که می ذارند دنبال تشکیل خانواده اند 

:))) فکر کنم اخر سر با یه مرد میانسال ازدواج کنم.


نمی دونم چند سالته موفرفری من

من تا به این سن با مرد جوانی نبودم یعنی نه زندگی کردم و نه دوست پسر داشتم. :))

احتمالا وقتی با هم اشنا بشیم هر دمون سنی ازمون گذشته.

دو تا ادم عاقل و پخته که کنار هم قرار می گیرند. :)))

نمی دونم چه لذتی داره وقتی جوونی با کسی باشی.

 

موفرفری عاقل و پخته من, نمی دونی چه لذتی می برم وقتی دخترا و پسرای جوان رو با هم می بینم.

جوانی کردن در کنار هم لذت بخشه.

:))) 

مگر نه ?

البته عزیزم. در مورد خودم قول نمیدم عاقل و فرزانه باشم.

:)))

دلم برات تنگ شده.

دوستت دارم

شبت بخیر عزیزم :****

من

چالشی که دوستم پیشنهاد داده. 

اینکه هر چی در مورد خودتون می خواد بنویسید.

من

من منم. نیمه گمشده لبخندی که همیشه دوست داشتم داشته باشم

من تبسمم :)))

عاشق نوشتنم 

و دوست دارم همسر اینده ام وقتی منو در حال مطالعه می بینه عاشقم بشه.

خوب سی و سه سال دارم

زندگیم شبیه یه طناب بزرگ بود که کل وجودم رو اسیر گره هاش کرده بود.

اما این برام قابل قبول نیست و شرایطی که الان دارم برام توجیه نمی کنه

نه کاری دارم و نه خانواده ای

:))) 

من عاشق خانواده ام هستم

بعضی اوقات فکر می کنم اگر خانوادم نبودن من می رفتم و می رفتم و می رفتم :)))

پرواز رو دوست دارم

عاشق درک زندگی و لذتهای زندگی ام.

و عاشق داشتن بچه

می دونید یه کار دیگه هست که خیلی دوست دارم.

اونم حرف زدن با موفرفری هست.

الان حتی شبا بهش شب بخیر می گم و صداش رو می شنوم که می گه شب بخیر تبسم. :)))

امروز صبح حتی بهم سلامم کرد :))))

من پیاده روی و حرف زدن با مادرمم خیلی دوست دارم. 

خیلی زیاد

امروز مامانم دعوام کرد گفت دیگه حق ندارم وقتی خوابه هی صداش کنم و بغلش کنم و بوسش کنم. :)))

گفت بد خوابش کردم :)))

خوب اگه نگید دختر بدی ام. سر به سر گذاشتن مادرمم دوست دارم.

سکوت

مترسک

چشم

افکار بزرگ

دویدن

ادمای محکم و مهربون

درخت

و نیمکت دو نفره

رو هم دوست دارم

پختن غذاهای مختلفم دوست دارم اما دست پختم یه جورای... هستش.

شما نقطه چین رو با گل و بلبل و بذر سبزی پر کن :)


هیچوقتم هیچی نمیدونم :)


سلام عزیزم :)))

سلام عزیزم

خندم میگیره از این دختری که هستم از فکرهای که به عملی شدنشون فکر می کنم.

می دونی چیه همسری

ما ادما بعضی روزها از عادی بودن فراری هستیم.

دوست پولداری و صد البته بی نهایت مهربون و باشخصیتی داشتم که می گفت من مهربون و باهوش هستم و چهره زیبا و گیرایی دارم :))) ( البته این نظر دوستی هست که دوستم داره)

به نظر منم اون خیلی متواضع بود و باهوش و با منم خیلی خوب بود. :))

دوستم خواستگار خیلی داشت. خیلی زیاد

:)) اخرش هم از بین اونهمه خواستگار, با مرد رویاهاش ازدواج کرد. که حقش بود و لیاقتشم داشت.

شاید به نظرت مسخره بیاد حرفم همسری.

خیلی سردرگمم :)))

این مقایسه ها دست از سرم بر نمی داره.

اگر منم پولدار بودم تو پا پیش میذاشتی مگر نه ? :)))

خیلی زشته که ادم بخواد با زیبای و پول کسی رو سمت خودش بکشونه نه با شخصیتش://

منو ببخش که این حرفا رو میزنم :)))

واقعا ببخشم

اظطراب دارم فرصت مادر شدن رو از دست بدم.

دو روز دیگه که سنم رفت بالا این زیبای متوسطم ندارم.

:)) من دختر پولداری نیستم همسری جان

عزیزم

من یه دختر عادی ام. که نمی دونه از چه راهی به تو برسه :)))

قبلا فکر می کردم باهوشم هستم.

اما ادمی به سن من که توی زندگیش نه کار داره و نه خانواده نمی تونه ادعای باهوش بودن بکنه. 

:))تمام سرمایه بدردنخور من در تمام طول زندگیم همین چهره ای هست که دارم. 

:)))))) دلم زندگی می خواد. یه زندگی واقعی.

بدون همیشه برات می نویسم.

حتی اگر نیای :)

می دونی عزیزم

دستام تهی تر از اون هست که تو رو داشته باشم.

نه کاری دارم

نه ماشینی

نه وجه اجتماعی

:)) هیچ هیچ ام , جان تو

حق داری پا پیش نمی ذاری.

به نظرت عزیزم , چه چیزی وجود یه زن رو ارزشمند میکنه?

ارزش های انسانی?


نمی دونم عزیزم

:)) دلم می خواد شبانه روز کار کنم و پولدار شم. 

اما گذر زمان بدترین دشمن ادمه.

ااگر زندگیم به بیهوده بگذره و نتونم خانواده تشکیل بدم. تکلیف کوچولوهای نازی که دلم می خواد داشته باشم چی میشه ?

:))) ببخشید عزیزم امشب کمی مظطربم

بیکاری و از طرفی اینکه تا مدتی وقت کارکردن و دنبال کار گشتن ندارم اعصابم رو به فنا داده.

همش فکر می کنم اگر پولدار بودم وضعم بهتر از الان بود. :)))

شاید تا الان دیده بودمت و با هم اشنا شده بودیم .

خیلی دلتنگتم. خیلی زیاد

دوستت دارم مرد من :***


وقتی تبسم سعی می کنه یه دختر واقعی باشه :)))

تبسم هست و ماجراهای خاص خودش :))

گفته بودم بر عکس تبسم پیش روی شما در این نوشته ها, یه تبسمم هست که خیلی بدون واکنشه :)))

یا واکنش و رفتارها و جواب های عجیب و غیر متعارف میده :)))

تبسم اینجا شاید منی باشم که دوست دارم باشم :))

اما تبسم واقعی بلد نیست یه تبسم متبسمانه باشه

:))

چند وقت پیش بود که از دوستای مختلف می شنیدم که زندکی رو باید مزه مزه کرد. :)

نمی دونم از کدوم دوستم شنیده بودم( اسمش یادم نمیاد) که می گفت هر چیزی عطر خاص خودش رو داره :)))

براتون بگم رفتم خرید 

یه کاهو خریدم بوش کردم دیدم بو نمیده.

:)) بینی ام رو فرو کردم داخل برگ های کاهو. یه نفس عمیق کشیدم :)

برگهای کاهو بینی ام رو نوازش دادن و افتادم روی سرفه :)))

از رو نرفتم تک تک سبزیجات رو بو کردم. :))

کرفس بوی خیلی خوبی داره.

:)


امروزم رفتم خرید سبزیجات

گوجه فرنگی رو که در دستم گرفتم بوش کردم. یه بوی خیلی خوبی داشت که نگو :))

تازه به دستامم خیلی می اومد :))))))

تازه وقتی فکر کردم خرید میوه و سبزیجات چقدر خاص و جالبه. 

به نظرم تک تک اون سبزیجات خریدشون خیلی هیجان انگیز بود.

خرید گوجه فرنگی دیگه برام عادی نبود. گوجه رو توی دستام گرفتم و با علاقه بهش نگاه کردم.

انگار قرار بود با اون گوجه بهترین غذای دنیا درست شه.

سیب زمینی و پیاز دیگه برام عادی نبودن. 

می تونستم تک تک اون سبزیجات رو با دستام بگیرم و با لذت بهشون نگاه کنم.


پ.ن: من اینو مدیون خیلی کسا هستم که خوندمشون مثل انا جان یا دختر بهشتی. 

ممنون بابت حس های قشنگی که توصیفش کردین و من اونها رو درون وجودم دارم بیدار می کنم.

ممنون :))))

وقتی تبسم موفرفری رو دوست داره :))

سلام عزیزم

بعضی روزها دوست داشتن تو اینقدر در دلم روشن و واضحه که کل وجودم رو به شور و نشاط میاره. اما امروز بیشتر از همیشه این حس دوست داشتن رو داشتم :)

 الان برقی در چشمامه که کاملا وجودش رو کاملا حس می کنم :)

خیلی سبک ام اینقدر که حدی نداره.

هیچوقت فکر نمی کردم وجودت برام اینقدر واقعی و ملموس بشه. :))

انگار که این دوست داشتن دو طرفه است.

انگار موفرفری وجود داره که منو واقعا دوست داره.

انگار موفرفری من واقعیت پیدا کرده. :)))

دوستت دارم عزیزم

می دونم که می شنوی و تو هم می گی دوستت دارم تبسم بانو :)))

می بوسمت خوشتیپ من:***

شبت بخیر :)


سلام عزیزم :****..... درنای کاغذی

سلام عزیزم

یه داستانی هست که می گه اگر 100, تا درنای کاغذی بسازی ارزوت براورده میشه. :)))

نمی دونم جرا درست کردن 100 درنای کاغذی اینقدز برام سخته :)

می دونی عزیزم 

من نوشتن رو به ساختن درنای کاغذی ترجیح می دم.

:))))

نمی دونم چند نامه دیگه باید. برات بنویسم تا بیای 

:))))

سلام عزیزم :))))

سلام عزیزم

من دختر عجیبی ام ایا به نظرت ?

دختر خاله ای دارم که هر جا بره واقعا یکنفر ازش خواستگاری می کنه. یعنی به اندازه موهای سر خودش و کل فامیل خواستکار داشته.

عمه ام رفته بود دکتر دندونش رو بکشه . دکتره ازش خواستگاری کرد. برای قلبش رفت دکتر. بازم ازش خواستگاری کردن :)))

دوستام از یه خیابون دو بار رد می شدن . یه نفر پیدا می شد که ببینتشون ازشون خواستگاری کنه :))))


اونوقت من اگر تمام دندونهام رو بکشم . یه دست مصنوعی بزارم هیچ دکتری ازم خواستگاری نمی کنه:))))

یا اگر تمام مهمونی و جلساتم برم هیچکس پا پیش نمی ذاره. :)))

:))) بدتر از اون چندین ساله دارم خرید می کنم. هر روز هر روز میرم خرید های خونه انجام میدم. 

اما یکنفرم نیومد خواستگاریم :)))


همه اینا به اندازه اون پسر زبون نفهمی اذیتم نکرد که تا دیروز فکر می کردم از من خوشش میاد.

اما امروز تا می خواستم باهاش خداحافظی کنم پشتش رو کرد سمتم.

جوری که حس کردم تمام مردای دنیا از من متنفرن :/

این حس خیلی بدی بود. خیلی زیاد

خیلی اه کشیدم

حس کردم زنی هستی که هیچکس نمی خوادتم. 

مامانم می گه بلاخره یکی پیدا میشه تو رو بخواد و دوستت داشته باشه. :)))

 :)))) رفتم سر یخچال دیدم هیچی برای خوردن نیست. 

یه اه عمیقم سر این موضوع کشیدیم. 

:)))) بعد نگاهم افتاد به تصویر خودم که روی شیشه پنجره اشپزخونه افتاده بود.

یه دختر با موهای شلخته که به نظر نمی رسید بیچاره باشه.

رفتم یه کیک از کمد برداشتم و به این فکر کردم ممکنه دچار اضافه وزن شم.

:))))))) کیک رو سه قسمت کردم دو قسمتش رو دادم به مادر و خواهرم. یک قسمتشم خودم نوش جان کردم.


می دونی همسر موفرفری من. 

:)بعضی اوقات . خیلی فکرهای نامربوط می کنم.

:)))) 

ده دقیقه بیشتره که دارم سعی می کنم جمله ای برات بنویسم .

اما :))))

میای بریم بام تهران?

من و تو

با هم :)))

قول نمی دم حواسم بهت باشه.

چون من ادم حواس پرتی ام :)))

اما مطمنم از بودن با من لذت می بری. :))

دوستت دارم عزیزم

شبت بخیر :****