ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تبسم هست و ماجراهای خاص خودش :))
گفته بودم بر عکس تبسم پیش روی شما در این نوشته ها, یه تبسمم هست که خیلی بدون واکنشه :)))
یا واکنش و رفتارها و جواب های عجیب و غیر متعارف میده :)))
تبسم اینجا شاید منی باشم که دوست دارم باشم :))
اما تبسم واقعی بلد نیست یه تبسم متبسمانه باشه
:))
چند وقت پیش بود که از دوستای مختلف می شنیدم که زندکی رو باید مزه مزه کرد. :)
نمی دونم از کدوم دوستم شنیده بودم( اسمش یادم نمیاد) که می گفت هر چیزی عطر خاص خودش رو داره :)))
براتون بگم رفتم خرید
یه کاهو خریدم بوش کردم دیدم بو نمیده.
:)) بینی ام رو فرو کردم داخل برگ های کاهو. یه نفس عمیق کشیدم :)
برگهای کاهو بینی ام رو نوازش دادن و افتادم روی سرفه :)))
از رو نرفتم تک تک سبزیجات رو بو کردم. :))
کرفس بوی خیلی خوبی داره.
:)
امروزم رفتم خرید سبزیجات
گوجه فرنگی رو که در دستم گرفتم بوش کردم. یه بوی خیلی خوبی داشت که نگو :))
تازه به دستامم خیلی می اومد :))))))
تازه وقتی فکر کردم خرید میوه و سبزیجات چقدر خاص و جالبه.
به نظرم تک تک اون سبزیجات خریدشون خیلی هیجان انگیز بود.
خرید گوجه فرنگی دیگه برام عادی نبود. گوجه رو توی دستام گرفتم و با علاقه بهش نگاه کردم.
انگار قرار بود با اون گوجه بهترین غذای دنیا درست شه.
سیب زمینی و پیاز دیگه برام عادی نبودن.
می تونستم تک تک اون سبزیجات رو با دستام بگیرم و با لذت بهشون نگاه کنم.
پ.ن: من اینو مدیون خیلی کسا هستم که خوندمشون مثل انا جان یا دختر بهشتی.
ممنون بابت حس های قشنگی که توصیفش کردین و من اونها رو درون وجودم دارم بیدار می کنم.
ممنون :))))
نمیشد آقای میم بشه همسر رویاییت؟
میم اهل موندن نبود عزیزم. :)))
فقط بهم گفت اونقدرا که فکر میکنه خوب نیست. و رفت :)
اولین وبلاگی که نوشتم و به کسی دادمش به همین میم عزیز بود.
:)) اما میم وبلاگم رو از بین برد.
خیلی ازش خواستم برگرده. خیلی زیاد.
اما بدون اینکه از خودش نشون یا تلفنی بزاره رفت. :)))
یکسال بیشتر در اتاق چتی که ترکش کرده بود و فقط من بودم ناله کردم بیاد :))
نیومد.
اقای میم هم موهاش فرفری بود. :)))
هنوز منتظرم برگرده.
اما خوب بر نگشت شاید سرنوشت من و اون یکی نبوده. :))))
منم خوشحالم که تو هستی.
خیلی زیاد خوشحالم :))
تو از اون دسته فرشته هایی هستی که جادو بلدن
از اونایی که وقتی برای مو فرفریشون غذا بپزن از سر انگشتاشون عشق میریزن توی غذا
:)) عشق مهمترین ادویه ای که حتما باید در اشپزخونه باشه. و گرنه هیچ غذایی بدون ان طعم نداره. :)))
وقتی ناراحتی بهترین غذاها هم بد طعم میشه.
:))