صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

وقتی تبسم سعی می کنه یه دختر واقعی باشه :)))

تبسم هست و ماجراهای خاص خودش :))

گفته بودم بر عکس تبسم پیش روی شما در این نوشته ها, یه تبسمم هست که خیلی بدون واکنشه :)))

یا واکنش و رفتارها و جواب های عجیب و غیر متعارف میده :)))

تبسم اینجا شاید منی باشم که دوست دارم باشم :))

اما تبسم واقعی بلد نیست یه تبسم متبسمانه باشه

:))

چند وقت پیش بود که از دوستای مختلف می شنیدم که زندکی رو باید مزه مزه کرد. :)

نمی دونم از کدوم دوستم شنیده بودم( اسمش یادم نمیاد) که می گفت هر چیزی عطر خاص خودش رو داره :)))

براتون بگم رفتم خرید 

یه کاهو خریدم بوش کردم دیدم بو نمیده.

:)) بینی ام رو فرو کردم داخل برگ های کاهو. یه نفس عمیق کشیدم :)

برگهای کاهو بینی ام رو نوازش دادن و افتادم روی سرفه :)))

از رو نرفتم تک تک سبزیجات رو بو کردم. :))

کرفس بوی خیلی خوبی داره.

:)


امروزم رفتم خرید سبزیجات

گوجه فرنگی رو که در دستم گرفتم بوش کردم. یه بوی خیلی خوبی داشت که نگو :))

تازه به دستامم خیلی می اومد :))))))

تازه وقتی فکر کردم خرید میوه و سبزیجات چقدر خاص و جالبه. 

به نظرم تک تک اون سبزیجات خریدشون خیلی هیجان انگیز بود.

خرید گوجه فرنگی دیگه برام عادی نبود. گوجه رو توی دستام گرفتم و با علاقه بهش نگاه کردم.

انگار قرار بود با اون گوجه بهترین غذای دنیا درست شه.

سیب زمینی و پیاز دیگه برام عادی نبودن. 

می تونستم تک تک اون سبزیجات رو با دستام بگیرم و با لذت بهشون نگاه کنم.


پ.ن: من اینو مدیون خیلی کسا هستم که خوندمشون مثل انا جان یا دختر بهشتی. 

ممنون بابت حس های قشنگی که توصیفش کردین و من اونها رو درون وجودم دارم بیدار می کنم.

ممنون :))))

نظرات 2 + ارسال نظر
من چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 23:50 http://meslehichkass.blogsky.com

نمیشد آقای میم بشه همسر رویاییت؟

میم اهل موندن نبود عزیزم. :)))
فقط بهم گفت اونقدرا که فکر میکنه خوب نیست. و رفت :)
اولین وبلاگی که نوشتم و به کسی دادمش به همین میم عزیز بود.
:)) اما میم وبلاگم رو از بین برد.
خیلی ازش خواستم برگرده. خیلی زیاد.
اما بدون اینکه از خودش نشون یا تلفنی بزاره رفت. :)))
یکسال بیشتر در اتاق چتی که ترکش کرده بود و فقط من بودم ناله کردم بیاد :))
نیومد.
اقای میم هم موهاش فرفری بود. :)))
هنوز منتظرم برگرده.
اما خوب بر نگشت شاید سرنوشت من و اون یکی نبوده. :))))
منم خوشحالم که تو هستی.
خیلی زیاد خوشحالم :))

من سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 23:54 http://meslehichkass.blogsky.com

تو از اون دسته فرشته هایی هستی که جادو بلدن
از اونایی که وقتی برای مو فرفریشون غذا بپزن از سر انگشتاشون عشق میریزن توی غذا

:)) عشق مهمترین ادویه ای که حتما باید در اشپزخونه باشه. و گرنه هیچ غذایی بدون ان طعم نداره. :)))
وقتی ناراحتی بهترین غذاها هم بد طعم میشه.
:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد