ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
زامبی ها بهم حمله کردن.
و من حس کردم باید از ادمهای این دنیای مجازی فاصله بگیرم.
اومدم اینجا و شروع به نوشتن کردم
چون پر از حرفم. پر از احساس و پر از ندونستن. و پر از اتشفشانهای که توی وجودم در حال فواره است.
چرا ادمها نمی زارن و راحت نمی زارن ادم رو.
چون خودم، اسایش از خودم گرفتم.
چون خودم زیاد با ادمها حرف می زنم
چون زبون به دهنم نمی گیرم
کاش ساکت تر بودم