سلام عزیز مرد من :))

عزیزم روزها می اند و می رند. و من همین الان دلم حضور تو رو, اغوشت رو , و مردنگی ات رو می خواد

:))) من لجباز و یکدنده ای که هر چه در زندگی ام خواستم با صبر و تحمل و کلی تلاش بدست اوردن در نبود تو صبرم از دست دادم 

دلم صبوری نمی خواد دلم پر کشیدن می خواد به سوی تو

:))) فکر کن مرد من , من یک گنجشک کوچیک باشم که روی قلبت نشسته و داره تند تند بال می زنه 

یه گنجشک کوچولوی ناز و خواستنی ام که ادم دلش می خواد دستاش و سایبان تمام اون پر زدنهای بی قرارش بکنه تا لحظه ای اروم بگیره.

:))) توجه کردی مرد من, چقدر تبسم نازنینت شاعر شده.

تا امروز هرزگاهی برات مطالبی نوشتم. اما چون درجه جوشش احساساتش بی نهایت زیاد بوده منتشرش نکردم.

اخه تبسم رو چه به شعر و شاعری?

تبسم یعنی شیطنت و خنده های بی هوا و غش رفتن از شدت خنده در اغوش تو :))

دلم شیطنت می خواد. دیووانه بازی و خنده 

:)))

بگذریم مرد من از تمام این حرفا

بزار از خودم بگم

از دنیای واقعی و زیبای خودم :))))

امروز 7 کیلو گوجه سبز خریدم یه مقدارش کردم ترشی گوجه سبز, یک مقدارش رو خوروشت گوجه سبز( پیاز بزرگ خرده شده, گوشت چرخ کرده, جعفری و ریحون, شکر 4 قاشق , زردچوبه, گوجه 20 دقیقه اخر اضافه کردم) درست کردم و یک مقدارش رو هم الوچه کردم و مقداری هم گذاشتم یخچال .

2 کیلو پیاز سرخ کردم. 

اما هنوز بادمجانها و کدو ها رو نپختم :)))

کار خونه تمومی نداره مرد من :)))

دارم تبدیل می شم به یه کدبانوی درست و حسابی 

بعضی اوقات یخچال خونه خودمون رو تصور می کنم.

یک عالمه مواد غذایی درونش پر می کنم.

من عاشق اشپزی ام مرد من

اما نمی دونم چرا مردم غذاهای سنتی و قدیمی دوست ندارن. ذایقه ها رفته سمت فست فود و این مدل غذاها

اما من عاشق اشپزی سنتی و دستور پخت های قدیمی غذا هستم. 

عاشق اینم به ازای یه بسته کوچیک گوشت چرخکرده, کلی مواد گیاهی و سبزیجات اضافه کنم تا گوشت درونش ناپدید بشه ( گوشت دوس ندارم, مگر اینکه همراه با کلی سبزیجات پخته بشه)

:)))

دوستتتتتتتتتتت دارم عشق من

شبت پر از بوی پیاز داغ که تبسم بانو سرخ کرده

به به چه شب عطر اگینی :)))