صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

دلم برای دوستای پلاسم تنگ شده... مخصوصا زن نویسا

یادش بخیر یه" زن حسابی" بود در پلاس که انچنان دنیای زنونه رو پر از رنگ و ظرافت برات ترسیم می کرد. که غرق می شدی در دنیای زنانی که توصیف می کرد.

زن باسواد و دانشگاه رفته ای بود 

یادش بخیر یکبار برگشت و گفت حتی استاد همینگوی هم با اون یال و کوپالش عاشق زنان زیبا و خوش اندام بود. حالا هی شما بروید کتاب بخرید و درس بخوانید روی سطح سوادتان بیرید :))) 

حقیقت تلخ جامعه بود.

یا "زن نویس" که یه زن اجتماعی بود . نمونه کامل زنی بود که همیشه روی پای خودش می ایستاد. 

نوشته هاش رو وقتی می خوندم غرق می شدم توی نوشته هاش و یک زن مدرن و امروزی می دیدم 

زنی که هر چقدرم مقاوم بود بازم حس می کردم یکجای دلش یه مرد می خواد با تمام مردانگی هاش 

زنای که نوشته هاشون رو می خوندم و عاشق سبک زندگی شون بودم.

یا یکی شون بعد طلاقش یه پارتنر داشت. یه زن فوق العاده که همیشه غرق لبخندش می شدم.

:)) خنده هاش محشر بود و شخصیت اش محشرتر 

:***** 

خود واژه امید بود.

یا اونیکی دوستم که بعد جدا شدنش هر روز رژیم داشت و سالاد می خورد و هرزگاهی از مردی که ممکن بود مرد زندگیش بشه تعریف می کرد.

یا اون دختر زیبای که همیشه از حسی می گفت که ممکنه در سی سالگی داشته باشه و امسال فهمیدم سی سالش شده با اون چشای سبز زیباش و متن های محشری که می نوشت. 

دلم برای حرفای زنونه شون و دنیاشون تنگ شده.

بعضی اوقات وقتی می بینم بعد گذشت 3 تا 4 سال زندگی شان اونجور که می خواستن تغییر نکرده دلم یه جوری می شه.

اخه حیف زنای به این محشری نیست ?

مرد زندگیشون رو توی چهار سال که من می شناختمشون هنوز پیدا نکرده بودن. 

اما هنوز پر بودن از زیبای ناب زن بودن :)))

هنوز پر از امید بودن و می خندیدن و حتی بهترم شده بودن.

دلم برای دنیای زنانگی شان تنگ شده :))))


نظرات 2 + ارسال نظر
تیلوتیلو سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 08:38 http://meslehichkass.blogsky.com/

دلم برات ضعف رفت

ما بیشتررررر :)))
:***

آنی سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 00:29 http://www.annie.blogfa.com

چه قشنگ
و چقدر دوست دارم بتونم روی نوشتنم کار کنم و بتونم دنیای زنونه م رو به تصویر بکشم..

خب الان دیگه نمیشه نوشته هاشونو خوند عایا؟

به نظر خیلی ها انجام کارای خونه و خونه داری یه جورایی سخته.
اما وقتی خونه و زندگی خودت نداری.
پختن یه تخم مرغ ساده توی اشپزخونه خودت برات یه رویای قشنگ میشه :))

من خونه پلاسمی رو ترک کردم و اومدم توی بلاگ اسکای زندگی می کنم.
پلاس خونه قبلیم بود. :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد