صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

این قصر چند تا پنجره داره? :)

خوب یادم زمانی که یه دختر کوچولوی ناناز بودم. سرمو می ذاشتم روی پاهای خانم جونم و برام کلی قصه می گفت. بعضی از تصاویر این قصه ها درست مثل همون سال ها برام تازه اند و در ذهنم حک شدند اما بعضی از این تصاویر برام روز به روز پر رنگ تر میشن.

یادمه یه روز خانم جونم در حالیکه با دستای پر از چین و چروکش دست می کشید روی سرم,  داستان دختری گفت که هر روزبعد انجام کارهای خونه می اومد می نشست پشت پنجره و زل میزد به خیابون تا اینکه یک روزی, شاهزاده ای با اسب سفید از اونجا رد میشه و یه دل نه, صد دل عاشق دخترک میشه.

:))

شاید اونروز برای اولین بار بود که شاهزاده سوار بر اسب سفید رو در زندگیم کشف کردم :))

یادمه خانم جونم بارها این داستان برام تعریف کرد و منم وقتی بزرگتر شدم ارزو می کردم کاش منم چشهای محشر و رنگی خانم جوونم داشتم تا شاهزاده سوار بر اسب سفید وقتی منو می بینه یه دل نه صد دل عاشقم بشه. 

:)))

بزرگتر که شدم فهمیدم همونطور که شاهزاده به اسب سفید احتیاج داره. دختر داستانم به پنجره ای احتیاج داره که پشت اون بشینه و شاهزاده با اسبش از اون سمت رد بشه و دخترک رو پشت اون پنجره ببینه

 

در حقیقت داستان شاهزاده سوار بر اسب سفید یه داستان ناقصه

کامل این داستان اینه

شاهزاده ای سوار بر اسب سفید و دختری منتظر بر پشت پنجره 

:))


سال ها داره می گذره و قصر زندگی من هنوز کلی پنجره داره که باید پشت اون بشینم تا شاید شاهزاده اسب سوار سفیدم. رو با نگاهی پیدا کنم.

پشت چند تا پنجره نشستم?

چند تا پنجره مونده? 

خانم جونم , هیچوقت بهم نگفت دخترک قصه پشت کدوم پنجره نشست تا شاهزاده اش رو پیدا کرد.


:))) فعلا که قصر زندگی من پنجره بارون شده. 


نظرات 6 + ارسال نظر
علی امین زاده سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 19:16 http://www.pocket-encyclopedia.com

چقدر تلخ بود. واقعاً ناراحت شدم.

:)) دلم نمی خواد در اینده پشیمون بشم که چرا قدمی برای زندگی ام بر نداشتم.
بنابراین سعی می کنم تا به اونچه می خوام برسم.

اذر چهارشنبه 16 دی 1394 ساعت 13:20 http://azar1394.blogfa.com

سلام
اگه اشگالی نداره ب من هم رمز بدید

رمز رو من در عنوان مطالبم گذاشتم عزیزم
رمز 1111

اذر دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 13:01 http://azar1394.blogfa.com

عزیزی, خانمی:***

من دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 12:04 http://meslehichkass.blogsky.com/

خدا را شکر که هزاران پنجره برای نگاه کردن و منتظر شدن داری
این همه روزنه امید عالیه

پیشتر از همه پنجره زیر شیرونی دوست دارم.همون پنجره که یه درخت بلند بالا و قطور تا کنار ش قد کشیده و من از پنجره خم می شم و پا میزارم روی شاخه هاش و کمی بعد نشستم روی شاخه های درخت و زل میزنم به غروی زیبای خورشید :)

مریم بانو دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 08:13

میاد شاهزاده بانو

بزار بیاد من می دونم و لون
باید بابت تمام این سالها تاخیرش جوابگو باشه.
:)) تک تک موهای فرش رو اونقدر می کشم تا صاف شه

کمند دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 01:07

سلام عزیزم وقتت بخیر توکل به خدا کن و یه نذری که خیلی جواب میده ۱۱۴۰۰۰ صلوات نذر مادر امام زمان. گلم مطمئنم خدا اگه اینجا یه چیزی رو به آدم نده صد در درصد اون دنیا واست جبران میکنه . تنها بودن بهتر از بودن با کسانی است که لیاقت و ارزش وجودی آدم را ندارن. مواظب خودت باش

ممنون کمند جان
:)) دلت پر از شادی و لبات پر از خنده های از ته دل :***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد