صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

سلام همسری جان :***..... بیا حرف بزنیم

سلام همسری

خوبی?

خوشی?

همسری دلم یه رنگین کمون توجه از سمت تو می خواد.

من باشم با یه شال سبز روی سرم و تو باشی با نگاهی که خیره به منه

من باشم و یه لبخند  ر وی لبم

تو باشی و یه دنیا ذوق اینکه این دختر خوشگل که زیبا می خنده همسر منه :)))

یعنی میشه یه روز بیاد کسی ازم نخواد ادم دیگه ای باشم.

می خوام خودم باشم خود خودم

تبسم باشم

تبسم تبسم تبسم

و از خندیدن نترسم 

یعنی میشه کنار تو, من خودم باشم.

سی و خورده سال هست که من خودم نبودم. و هر وقت خواستم خودم باشم گفتند نباش

زن نباش

تبسم نباش

لبخند نباش

نباش

نباش

کاش بیای کنارم و ازم نخوای کس دیگه ای باشم.

من واقعی رو ببینی

تبسم رو ببینی

و دوستم داشته باشی و عاشقم بشی

من به کمتر از عاشق شدن جفتمون رضایت نمیدم.

باید بخوایم, باید بخوامت

هیچوقت هیچکس رو اینقدر عاشقانه دوست نداشتم.

انگار حست می کنم.

انگار همینجایی

کنارم

و زل زدی و نگاهم می کنی عین مجنونی که به لیلی اش نگاه می کنه

:)) دوستت دارم. دوستتم داشته باش و کنارم حضور داشته باش :***



نظرات 1 + ارسال نظر
مَن‌ها چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت 23:26 http://manha.blogsky.com/

نوشتی: «سی و خورده سال هست که من خودم نبودم.»

یعنی از دوران نوزادی منتظر همسری جان موفرفری بودی؟!
مگه داریم؟ مگه می‌شه؟ :)))))

شوخی بود... ناراحت نشی...

کاشکی عشق به این قشنگی رو من توی زندگیم داشتم. کسی که اینقدر آدم رو دوست داشته باشه تبسم نیست... یه فرشته است...

کلی ذوق زده شدم. از تعریفت من ها
ممنون :)))
منظورم از سی سال و خورده ای خودم نبودم. اینه سی سال هست ازم خواستند رفتاری رو انجام بدم که نخواستم.
و برام مهمه همسرم منو همینجور که هستم دوست داشته باشه. بخاطرش مجبور نباشم کس دیگه ای باشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد