صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

خوشبختی :)))

درست چند وقت پیش بود پام از کار زیاد درد فلج کننده ای گرفته بود. قدرت حرکت دادن پام رو نداشتم.

ارزو می کردم پاهام قدرت بگیرند تا بتونم کار کنم.

وقتی نداشتم تا مریض شم.

:))) یادمه چقدر خوشحال شدم باز هم بیماری هست با کمی دارو. و ماساژ خوب بیشه.

الان پاهام حالشون خوبه.

:))

من خیلی کارها هست انجام ندادم

تفریح چندانی ندارم

و خیلی خیلی های دیگر :))

اما بی نهایت خوشبختم.

چون یه خانواده خوب دارم

ارامشی که مدیون طرز فکرم هستم

و مادرم که بی نهایت توی زندگیم تاثیر مثبت داره. 

و از اینکه در کنارمه نهایت لذت رو می برم.

یعنی یه خرید کردن ساده در حد خرید چند قلم میوه و سیب زمینی وقتی با مادرمم انگار رفتن به بهترین مسافرت هاست.

من خوشبختم حتی اگر دردی هم از سمت. خانواده ام بهم وارد شه. بازم خوشبختم چون درسته ناراحتم می کنند بعضی اوقات , اما حضورشون هست و قلبهاشون که می دونم منو دوست دارن.همین وجودشون هست که به دلخوری های کوچیک هم می ارزه. :)))


نظرات 2 + ارسال نظر
انا دوشنبه 5 مرداد 1394 ساعت 21:54 http://aamiin.blogsky.com/

امیدوارم خوشبختی ها روز به روز بیشتر بشن.

منم امیدوارم. از ثانیه ثانیه زندگیت. لذت ببری . :**/

. دوشنبه 5 مرداد 1394 ساعت 01:22 http://www.hghkh.blogsky.com

خیلی خیلی ممنون :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد