صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

سلام همسری :**

اگر از حالم بپرسی می گم خوبم.کنار خانواده از بودن کنارشون لذت می برم.

می دونی بعضی اوقات فکر می کنم وقتی تو بیای پیشم و من از خانواده ام دور شم چقدر زیاد دلم برای خانواده ام تنگ میشه.

یعنی الان دلم برای خانواده ام تنگ شده باور می کنی :))))

خوبه کنارشونم.

هی به مامانم نگاه می کنم دلم می خواد تمام لحظات با اون بودن رو توی ذهنم ثبت کنم.

اگر کنارش نباشم و برم. ://

نشستم فکرای پریشون می کنم.

عجبااااااااااااااااااااااااااااااااا


من برم بخوابم عزیزم

شبت خوش :***

نظرات 3 + ارسال نظر
آنا پنج‌شنبه 11 تیر 1394 ساعت 11:36 http://aamiin.blogsky.com/

چی شدی تبسم؟ حوصله نوشتن نداری؟

ممنون که به من توجه دارید :)***
نوشتن عشق منه.
اما موضوعاتی به ذهنم میاد که ممکنه حس خوبی به کسی نده.
اگر بتونم به شیوه ای بنویسم این موضوعات رو که فضایی تیره ای ایجاد نکنه. عالیه

امین چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 18:56 http://azinghabil.blogsky.com/

من احساس می‌کنم اینجا رو باید لینک کرد .

;) این از اون حس های ناب هست که باید بهش توجه کرد.

آنا سه‌شنبه 9 تیر 1394 ساعت 14:29 http://aamiin.blogsky.com/

غصه نخور ... خیلی زود عادت می کنی دختر مهربون.

ممنون انا جان :***
نشستم جلو جلو دارم فکرای ناراحت کننده می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد