صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

:)) همینطوری ها

شام به عهده مادر بود دیروز

ما کل روز سرگرم انجام کارها بودیم.

سیب زمینی و هویج و گوجه و سیر و فلفل دلمه و کدو را از یخچال بدر اورده بر رویمیز گذاشته. 

از مادر در خواست کرده کل مواد را در قابلمه ریخته اب پز کنند که بسیار هوس , ابپزیجات کرده بودم.

:)))

تاکید بسیار هم کردم گوجه فرنگی را درسته در قابلمه انداخته که بسیار عالی می شود فقط از نظر من ;) 


شب خسته و.کوفته از انجام امور خانه سر قابلمه غذا رفته تا غذای مورد علاقه ام را میل کنم.

تا در قابلمه را باز کردم تا چشم کار می کرد در قابلمه سوپ بود و سوپ :///

انهم از نوع سوپ ماکارونی.

گوجه های نگون بخت را بگو در لابه لای رشته های ماکرونی جا خوش کرده بودن انهم تکه تکه. :///


نگو مادر از کل دستورات پختم , فقط درون قابلمه ریختنش را شنیدن.

سوپ لذیذی بود . جای شما خالی

:)))) حیف انهمه دل صابون زدن هایم. ;)


نظرات 2 + ارسال نظر
آنا چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 23:05 http://aamiin.blogsky.com/

تو هم مثل من عاشق سوپی. من هم یک وقت هایی یخچال را تمییز میکنم می ریزم توی قابلمه. قاطی پاطی که می شن خوشمزه می شن. تا حالا گوجه را درسته ننداختم. خوب می شه؟

من گوجه درسته و سیب زمینی پوست گرفته. و در اندازه درشت خرد شده رو همراه هویج و سیبزیجات مختلف داخل یخچال می ریزم داخل قابلمه. ابپز می کنم. عاشق سیب زمینی ابپز و.گوجه هستم.

گوجه ابپز عین گوجه درست شده روی اتیش رو میده از نظر من. البته به جز تون بوی دود که به خودش نمی گیره.
من دوست دارم. امتحان کنید :)

حامد چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 21:32

وبلاگتون خوندم برام جالب بود...
سوالی ک برام پیش اومد این بود ک شما میخاین از طریق این وب همسری پیدا کنید؟؟
یا کلن از دنیای مجازی؟؟
اگع دوست نداشتید جواب ندید
یا به ایمیلم جواب بدید

مطمنن از هر طریقی باشه از طریق این وبلاگ نیست.
دوست ندارم اقای همسر از ذهنم خبر داشته باشه.
کلا اعتماد کردن به غریبه ها سخته. حتی اگر کسی معرفی اش هم کرده باشه.
وای به حال اینکه بخوای بری ملاقات کسی که نمی شناسی :)
هر شخصی می تونه باشه این ادم.
اما من یه قانون کلی دارم.
یه نگاه به خودت کن... طرف مقابلت عین خودته.
اگر ادم رو راست و صادقی باشی. و کلا ادم باشی.
پس می تونی تا حدی مطمن باشی با یکی مثل خودت طرفی.

اخه با این نوشته ها بیشتر می تونم دوست پسر پیدا کنم تا همسر :))
دوست پسرم می خواستم. پلاس بود. دیگه چرا بیام اینجا?

حرف توی دلم مونده, دارم به این فکر می کنم چرا یک زن از بیان خواسته اش بنا بر دلایل فرهنگی و اجتماعی در این زمینه باید محروم باشه.
اما یک مرد راحت می تونه خواسته اش رو در این مورد بیان کنه.

اومدم جیغ بکشم
جییییییییییییییییییغ و بسی جیغ :)

و به جز جیغ زدن, دلم می خواد با همسری بیشتر حرف بزنم. فکر می کنم اینطوری به اون ادمی که دوست دارم می رسم.
من اینجا واقعا باهاش حرف میزنم. :)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد