صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

تنها دوستم که باهام حرف میزد داره ازدواج می کنه

توی این سی و خورده تنها یه دوست داشتم که باهام حرف میزد که اونم داره ازدواج می کنه.

فکر کنم من می مونم و این صفحه از این به بعد فقط میام اینجا و حرف میزنم.

همه ادما یه روزی تنها می شند.

خوبیش اینه که تنهایی من به واسطه ازدواج دوستمه.

چقدر حرف زدن با اون دختر دوست داشتنی رو دوست داشتم.

الان باید بیام اینجا و با در و.دیوار ظاهرا حرف بزنم :)))

سلام در

ساکت دیوار

نمی بینی پنجره خوابیده



بازم دهانم بسته شد.

خوبیش اینه که بلدم بنویسم.

تازه این که چیزی نیست بلدم تا ده بشمارم و وقتی به شماره ده رسیدم یه عدد جدید کشف کنم.

مثلا بعد عدد ده فهمیدم عدد 11 هست.

:)))

من کلی توانایی دارم که می تونم باهاش خودمو سرگرم کنم.

فقط نباید عضو شبکه های مجازی بشم.

لامصب باعث میشه گذر عمرت رو یادت بره.

الان توی وایبر و لاین چند تا گروه عضوم.

همونا کافیمه

بهتره از حالا تمرین کنم با خودم حرف بزنم.

با خودم درد دل کنم.

و حتی توی بغل خودم گریه کنم. ;))))


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد