صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

دارم به اینده فکر می کنم. چه مردی برام مناسبتره . جوانتر از خودم یا مسنتر, همسن خودم نایابه :)))

:)) از تعداد انگشتای دستم کمتره, تعداد سالهای که فرصت دارم مادر بشم.

با خودم می گم ایا حاظرم زن یه ادم مسن بشم عوضش بچه دار بشم.

من کشته مرده بچه ام. دلم یه دختر کوچول موچول شبیه خودم می خواد و یه پسر موفرفری شبیه باباش.

کاش زنا هم مثل مردا بودن. سن باروری براشون مفهومی نداشت.

دلم می خواد مادر بشم. حتی حاظرم به خاطر بچه دار شدن با یه مرد 45 ساله ازدواج کنم. 

 دوستم می گفت این دوره زمونه دخترا با پسرای کوچکتر از خودشون ازدواج می کنند.

دوستم می گفت پسری که سی رو رد کرده دیگه بچه نیست. راحت می تونی به تصمیمش اعتماد کنی. یه چند سالی هم از تو کوچکتر بود مهم نیست.

تو که سنت کمتر از قیافت می زنه.

دوستم دختر خوبیه. یه دختر نازنین که مثل من بالای سی داره.

ناز و ملوس و خواستنی.

یه دختر مثل من که مجرد مونده.

خیلی نصیحتم کرد که سر سن گیر ندم و با پسر کوچکتر از خودم ازدواج کنم اما نظر مساعدی نسبت به مردای مسن نداشت.

موندم چیکار کنم.

با یه مرد مسنتر ازدواج کنم یا با یه مرد جوونتر از خودم.

:)))) کسی هم که سنش به ما بخوره نیست. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد