صدام کنید لیلا
صدام کنید لیلا

صدام کنید لیلا

وقتی ارزوی پرواز رو فراموش کردم :)))

چند وقته که یادم میره به پرواز فکر کنم عوضش به یه کوله پشتی فکر می کنم و گشتن و یافتن:)))

اخ که چقدر دلم آرزوی پرواز می خواد اما فکر کنم ارزوهام زمینی تر شدن. :))

در حد داشتن خانواده ای که رضایت بهم بده. :))

واقعا سخته انتخاب شریک زندگیت از روی احساسات سرکوب شده ات یا معیارهای پوچ نباشه.

سخته خودت باشی و برای خوشبختیت تصمیم بگیری.


تبسم باید خیلی مقاوم باشی تا درست انتخاب کنی.

لغزیدن هر لحظه ممکنه 


:))) این کچل موفرفری منم که انگار سرش خیلی شلوغه. 


سلام عزیزم :****..... ایمان

سلام عزیزم

خیلی فکر کردم چه چیزی باعث میشه ادما به ارامش برسند

و به دوست داشتن ایمان داشته باشند و نفرت پیدا نکنند از دوست داشتن. حس قربانی داشتن نکنند


و حس نکنند زندگیشون بیهوده بود


و سعی کنند به اهدافشون برسند



و دید زیبای به زندگی داشته باشند


به یه جمع بندی رسیدم :)))

اول اینکه حس کمبود کنند بدونند فاقد چیزی هستند

که باید داشته باشند_ اگاهی

دوم اینکه بگردنند و دنیای خودشون رو با تفکر بسازنند

یعنی هی بگردنند و اندیشه های نابی که زندگیشون رو ارامش میده و دیدشون رو به زندگی زلال می کنه پیدا کنند. که جز با مطالعه و تفکر به دست نمیاد


سوم اینکه ایمان به این اندیشه ها داشته باشند.

ایمان خیلی مهمه

ایمان 

ایمان 

ایمان به رسیدن .


چهارم هر روز هر روز هر روز این اندیشه ها رو تکرار کنند و دست از تکرار و گشتن هیچ وقت بر ندارند.

یاد اوری خیلی مهمه. خیلی زیاد


امروز یعنی همین حالا به خودم گفتم تبسم به خودت غم راه نده. انرژی که صرف غصه خوردن می کنی برای شاد بودن و صرف اون در ادامه مسیر لازم داری. :)))

بدون انرژی که نمی تونی به اهدافت برسی?

می تونی? :))))))

افرین دخمل خوب :)


می دونی همسری به نظرم وجود این وبلاگ برام خیلی خوبه

هر روز به خودم یاد اوری کنم که به اومدنت ایمان داشته باشم. :****

و افکار منفی رو بفرستم برند پی کارشون :)))))



سلام همسری :)))

دو بار نوشتم و پاک کردم همسری جان. :)))

به دلم ننشست نوشته ها

هر جا هستی امیدوارم در ارامش بخوابی عزیزم

شبت خوش :***


سلام حس قشنگ من :)))

سلام مرد من, مردی که می تونه محبتش رو ابراز کنه.


دوستت دارم و حاظرم بهترین دوست زندگیت باشم.


:))) خنده داره یا گریه دار

نمی دونم

من زنی رو می شناختم که دلش یه شوهر غیرتی می خواست. ازدواج کرد و شوهر غیرتی ایش بهش محبتی نکرد و اون زن با تمام اهنگ های غمناک دنیا هر بار این نامهربونی رو زجه می زد و گریه می کرد.


من دوستی رو می شناختم که دوست داشت بره خارج

با یه مرد ازدواج کرد که خارج هست.

اما.......


هر چی هست و هر اما و اگری هست مرد هر چقدر پولدار باشه و غیرتمند و فلان و بسار 

اگر نگاهش بوی محبت به زنش نده. زن از اون زندگی فقط حسرتش به دلش می مونه

تبدیل می شی به اسیر ی در یک رابطه :)

:)))) همسری جانم می دونی چرا این اتفاقات می افته?

چون خودمون می خوایم

می خوایم نداشته های زندگیم رو در یک نفر دیگه جستجو کنیم

زنی که حمایتی در زندگیش نشده یه شوهر غیور می خواد

دختری که پوست سبزه تیره داره ارزوی شوهر سفید و چشم رنگی داره

دختری که در ارزوی خارج هست, ارزوی شوهری  دار ه که در خارج زندگی کنه.

دختری که براش منزلت اجتماعی مهمه. یه مرد گیرش میاد که یه خانواده انچنانی داره.


من چه نوع مردی رو می خوام ? اول از همه ازت معذرت می خوام منم نقصی در وجودم حس می کنم که دلم می خواد در کنار تو و با کمک تو اون رو درمان کنم.

:)

من چه کمبودی در وجودم دیدم که می خوام تو برام جبرانش کنی?



دروغ چرا من بر عکس دخترای دیگه که همیشه ارزوی لباس سفید عروسی داشتن.

تا لباس سفید عروسی میدیم حالت تهوع می گرفتم.

:)))) رمانتیکم, مگر نه

یه تبسم به کلی احساسات قشنگ قشنگ :)

 

خیلی گذشت تا فهمیدم که همه مردا عین هم نیستند.

همشون حس سردی و غم به ادم راه نمیدن.

تا حدودی این حس خوب رو مدیون اقای میم عزیزم هستم.

ممنون میم من :*

فهمیدم من یه خلا بزرگ بی محبتی دارم اونم از جانب مردی که نقش حیاتی توی زندگیم داشت.

مردی مثل پدر


من از تو دوستی و حس امنیتی رو.می خوام که در تمام طول زندگیم ازش بی بهره بودم عزیزم

من دوستای زیادی ندارم

خانوادم بهترین دوستای منند

و بزرگترین عشقای من به زندگی

همسرم باش و بهترین دوستم

توی زندگی من جای محبت تو همیشه خالی بوده عزیزترینم

دوستت دارم 

دوستت دارم

دوستت دارم

مردِ قلب من


سلام اقای عزیز :**

سلام اقای همسر عزیز :***

عزیزم خوبی و خوشی?

امروز یه روز خوب بود. بعد یه سال وقت کردم برم ارایشگاه.

موهام رو مدل کلوپاترا زدم. :))))

قبلا توی خونه به سر و وضعم می رسیدم.

اصلا وقت رسیدن به خودم رو نداشتم. :/

تازه یه شلوار لی هم خریدم :)))

کلی خوش گذشت ها :)

همین دیگه عزیزم

امروز روز من بود.

یه روز خوب و عالی برای تبسم خانم :)))


دوستت دارم عزیزم

بوس بوس

:****


سلام عزیزم :))))

سلام همسر جان :))))

کلاغه قصه خیلی ها این مدت به خونه اش رسید اما کلاغ قصه من و تو هنوز به خونه اش نرسیده.

یعنی من و تو و کلاغ یه مثلث عشقی تشکیل میدیم اقای همسر :)))

برعکس تمام مثلث های عشقی دیگه تا این کلاغه نباشه من و تو به هم نمی رسیم.

چون این کلاغه, کلاغ قصه ماست.

کلاغ قصه رسیدن من و تو به هم


کلاغه هوووووی

کلاغه کجایییییی?

:)))


کلاغه خیلی دیر کردی. کجای قصه من و موفرفری جان , جا موندی?

نونت کمه?

 ابت کمه?

از پرواز زیاد خسته نشدی?

بسه از بس پریدی و اما به اخر قصه نرسیدی

:))))

مگر کار و زندگی نداری?

برو دنبال جفت خودت و لونه خودت رو بساز کلاغ جان,  :)

بزار قصه من و مو فرفری هم آغازی داشته باشه.

 

سلام همسر جان :)))

سلام اقای همسری که خانم اش من باشم :)))


سلام اقای همسر من امروز صبح خودم را با غر زدن شروع کردم

چراااااااا?

چون خانم همسایه بالای. خیلی خیلی غر می زنه. 

منو یاد غر زدن های زمان قدیم خودم انداخت.

ای غر زدم ای غر زدم به یاد گذششته 

خیلی خیلی بهم خوش نگذشت :///

حس بدی داره غر زدن.

هرزگاهی که خسته وعصبی ام و به مغزم خطور نمی کنه که چقدر دنیا هیچ و پوچه, غر می زنم. :))))


چند وقت پیش هم از دست تو عصبانی بودم.

چرا نمیای?

چرا اینقدر دیر کردی?

کجا دنبالت بگردم?

اصلا دنبالم گشتی?

اخر سرم عصبانی شدم و دو تا فوش بهت دادم.

خر غنی سازی شده.

خر مهندسی معکوس شده

:)))

بعدش موندم کدوم بیشتر بهت میاد.

نمی دونم خر خالی چه ایرادی داشت که بهت بگم :)

اما خوب ادم باید توی تمام زندگیش ابتکار داشته باشه و اینجوری زندگیش لذت بخش تر می شه.

:))) 

حالا که از لذت زندگی برات گفتم برو لالا کن.

دلم برات تنگ و گشاد می شه مدام ;)))

دوستت دارم عزیز دلم

می بوسمت

:***

شبت بخیر و شهاب بارون 


سلام همسر عزیزم

سلام عزیزم 

خوبی?

خوشی? :)))

تبسمم خوبه و خوشه :))

صبح که از خواب بلند شدی چشمات رو شستی?

جور دیگه به دنیا نگاه کردی?

لجباز و یکدنده من, فقط با شستن چشم ها با اشک هست که دنیا به نظرت فرق می کنه.

یادمه چند سال بود که گریه نمی کردم تا یکروز فهمیدم که من خیلی وقته اشکی نریختم. 

ترسیدم که روحم مرده باشه و دیگه دلی نداشته باشم.

اما یک روز گریه کردم و بعد از اون به دلایل مختلف هی گریه کردم و گریه کردم :)))

هی سبکتر و سبکتر شدم.

الان که دارم این مطالب رو برات می نویسم نم اشک داره چشمام رو نوازش می کنه.

عزیزم هرزگاهی چشمات رو با نم اشک بشور بزار اینقدر سبک شی تا دنیای که تا دیروز باعث خفگی ات بود امروز بهت هوای تازه برای تنفس بده.

دیروز ادم بدی شده بودم. دلم می خواست چشمام رو بشورم. اما نَشُستَم و تا الان دلم سنگینه.

مگر ادما از زندگی چی می خواند?

جز شاد بودن :)))

برای شاد بودن باید هرزگاهی نبینی.

کافیه کافیه یک مشت اب از درونت بجوشه و به سمت چشمات هجوم بیاره تا دید ات کدر بشه و از پس اب توی چشمات دنیا. و ادم هاش رو اینقدر محو ببینی که هیچ چیز و هیچ کسی ناراحتت نکنه.


می بینی دنیا از دریچه چشم تو شروع به تغییر می کنه و گرنه قرن هاست که خورشید خورشید بوده و درخت درخت.


دلم برات تنگ برفته عزیزم.

خیلی وقته حرفی باهات نزده بودم.

دوستت دارم و شبت بخیر عزیز دل تبسم

انتظار :)))

سلام.موفرفری جان

بیشتر وقتا که میام اینجا و باهات حرف می زنم و بهت می گم سلام عزیزم.

دلم می خواد تو هم باهام حرف بزنی و بگی سلام تبسم.

:)))


سلام عزیزم :))))

سلام اقای همسر

می دونی الان درست وسط گل فرش نشستم جلوی تلویزیون روشن و دارم برات می نویسم. :))

سرم درد گرفته . 

چقدر اخه صدا, این خواهری منم عاشق فیلم های بزن بزن و جنایی و اکشن و.... :////

فکر کن همسر جان, تلویزون داره صحنه شکنجه نشون میده. خواهرمم چهار چشمی داره نگاه می کنه.

من بخوام بیام برات از زندگی و احساسات و دلتنگی هام بنویسم :)))))))))))))

اونم کجا جلوی تلویزیونی که این صحنه فجیع رو نشون میده و صدای جیغی که از  تلویزیون  به گوش می رسه. 

یعنی یعنی یعنی :////

الان طرف گفت جمجمه اش رو خورد می کنه. :(((

تلویزون منظورمه.

الانم شهر با خاک یکسان شد :)


الان هنرپیشه زن گفت: شما پسرها اینقدر احمقید :)))


به من چیه هنرپیشه خانم این حرف رو زد . من چیکاره ام?

;))))

عجب روز کل و سنبلی شده امروز.

ملت بالای سرمون منظورم همسایه است. دارند نعره می زنند و حرف می زنند. سرم رفت :///


:))))) کلی جمله اکشن شنیدم وای از دست خواهری اخه این فیلما چیه نگاه می کنه.

یه خبر خوب عزیزم, موتور سفینه سالمه :)))

اما اونیکی موتور داره از کار می افته :)))

این وسطم خانم هنرپیشه مجروح شده.


من برم لالا عزیزم

دلم برات یه ریزه شده

نوشتن برام توی این الودگی صوتی سخته :))))

شب خوش :***




خوشبختی :))

تا زمانی که می تونم در مورد اینده ام خیال پردازی کنم خوشبختم :))))

بلاگ اسکای فعالا بهم اجازه نظر دهی نمیده

بلاگ اسکای بهم اجازه نظردهی در بعضی وبلاگ ها رو نمیده.

می خونمتون اما نمی تونم نظر بدم.

همش تقصیر بلاگ اسکای هست.

همینطوری به ذهنم رسید

:)) اگر یک دختر داشتم اسمش رو می ذاشتم لیلی


من و ادامه زندگی :))))

زندگی ساده تر بود اگر کم سن تر از حالام بودم.

هر کسی سر راهم قرار می گیره قشنگ دو سالی حداقل ازم کوچکتره :)))

سن که برام معیار مهمی هست رو دارم نادیده می گرم.

طرف مثل من سی رو رد کرده . می دونه چی می خواد یا نمی خواد. 

معیار دیگه ام خانواده طرف هست

و فرهنگی که داره

اما حوادث این چند وقته بهمون نشان داد به خیلی معیارهام دیگه پایبند نیستم. :)))

از طرفی نمی خوام اینقدر به ازدواج فکر کنم که جای خالیش برام بشه یه حفره سیاه تنهایی که سعی دارم با هر ادمی پرش کنم.

از طرفی هم نمی خوام اصلا بهش فکر نکنم و بی اهمیت باشم تا سن ام بگذره.

کاش مراکزی برای همسر یابی در ایران بود. مثل کشور کره می رفتی سرقرار یا می شد یا نمی شد.

یه مراکزی هم هست اما اینقدر فوضولی زندگی ملت رو علنا می کنند ادم پشیمون میشه فرم پر کنه.

به اعتقادات ادم در حد بی نهایت کار دارند. 



چشم دوختم

انگار تو اینجای مرد من

با چنان شوقی میام برات اینجا می نویسم که انگار من و نوشته هام رو می خونی و گوشه دلت برام جا باز می کنی

یه اطمینان عجیبی به این موضوع دارم.

می دونم از طریق این وبلاگ با هم اشنا نمی شیم. چون من اینو نمی خوام.

اما شاید عاشق دختری بشی. که این مطالب رو نوشته و یه روز که تصادفی منو جای دیدی توی یه نگاه عاشقم بشی.


تو ندونی من همون تبسم ام که می خوندی و حسم می کردی.

دوستت دارم عزیزم

تبسم روی لبای توام

بخند مرد من :****